تراشتگن، بوسکتس، کوتینیو، ماموران کامبک اول
به گزارش وبلاگ لوئیس، گاهی فکر می کنم بوستکتس با آن خونسردی عجیب و غریبش که بعضا باعث لو رفتن توپ می گردد و تیم را به دردسر می اندازد چرا همواره باید یکی از عناصر اصلی ترکیب بارسا باشد؟
به گزارش وبلاگ لوئیس ،محمد قراگزلو، 1)اولین چالش فصل درست همانی بود که پیش بینی اش می کردیم.طلسم آنوئتا فصل قبل با تیم روئین تن والورده شکسته گردیده بود اما این دلیل نمی شد که بارسا دوباره در این استادیوم با چالشی سخت روبرو نگردد.بعد از سه بازی نسبتا راحت در آغاز لالیگا که البته چمن ناهموار وایادولید یکی از آنها را سخت کرد،بازی در سن سباستین همان چیزی بود که می توانست نقاط تاریک تیم سال جاری والورده را تا حدودی عیان کند.این چالش درست بعد از روزهای فیفا قرار گرفته و می توانست مسائل بارسا را تجدید کند.به همین خاطر والورده از بین بازیکنان ملی اش تراشتگن،اومتیتی و راکیتیچ را در زمین گذاشت و به ستاره هایی مثل بوسکتس و کوتینیو میدان نداد.این بارالبته فیفادی نمی توانست زیاد والورده را نگران کند چرا که مسی به اردوی آرژانتین نرفت و آلبا و پیکه هم دیگر در تیم ملی اسپانیا نبودند.با این حال گل خوردن در آنوئتا در همان دقایق ابتدایی با آن جو پرشور استادیوم نیمه آماده اش همیشه می تواند کار را سخت کند و این دقیقا همان بلایی بود که سر بارسا آمد و والورده را برای دقایقی طولانی با پرسش های بی جواب کنار زمین نگه داشت.
2)مثلث خط میانی بارسا برای این فصل یا شاید طی یک سال گذشته مثلث تازه ای بود.بارسا از واگذاری دوباره رافینیا به تیم های دیگر چشم پوشیده و باید از او استفاده می کرد.بدین ترتیب برای نخستین بار مثلث رافینیا - روبرتو – راکیتیچ در میانه زمین شکل گرفت.مثلثی که در ایجاد فضا و خلاقیت مقابل خط میانی قدرتمند حریف کاملا ناکارامد بود و همین شد که بارسا برای اولین بار طول فصل یا شاید بازی های پرتعداد در یک نیمه موفق به خلق حتی یک موقعیت گل از بازی ترکیبی نشد و دو موقعیت لحظات پایانی اش نیز با ارسال از جناحین و ضربات ایستگاهی به دست آمد.بارسا با این مثلث تازه آهنگ خودش را هرگز پیدا نکرد و اتفاقا در فاز تدافعی هم لنگ می زد تا جایی که با سه اشتباه متوالی از روبرتو حریف از تنها موقعیتش در نیمه نخست گلی ساخت که جبران کردنش در آن اتمسفر و با آن ریتم بارسا تقریبا غیر ممکن به نظر می رسید.
3)گاهی فکر می کنم بوستکتس با آن خونسردی عجیب و غریبش که بعضا باعث لو رفتن توپ می گردد و تیم را به دردسر می اندازد چرا همواره باید یکی از عناصر اصلی ترکیب بارسا باشد؟برای این سوال تا وقتی او در زمین نباشد و تیم در خط میانی قدرت حفظ توپ و رسیدن به ریتم را پیدا نکند،شاید جوابی پیدا نکنید.این اتفاق در آنوئتا رخ داد و تا وقتی بوسکتس در زمین نبود،می شد به وضوح خلا بزرگی در میانه زمین حس کرد که با جوان های انرژیکی مثل رافینیا و سرخی روبرتو قابل پوشش نیست و به راحتی می توان گفت هیچ بازیکنی در بارسا قادر به خلق اتفاقی که بوسکتس در خط هافبک رقم می زند نخواهد بود.به این اضافه کنید حضور نیروی خلاقی مثل کوتینیو که قرار است سال جاری موتور محرکه بارسا در خط میانی باشد.نیروی پاسور،خلاق و شوتزنی که بهم ریختن خط دفاع را نه به شکل اینیستا ولی متنوع و کارامد انجام می دهد و خیلی زود رد این تیم ستاره گردیده.با ورود این دو هافبک تغییر جریان بازی و نزدیک شدن لحظه به لحظه بارسا به ریتم وضرباهنگ مورد نظر منطقی به نظر می رسید و همین کامبک دیگری پیش روی والورده گذاشت تا از شکست، پیروزی بسازد و از اولین جهنم فصل سربلند بیرون بیاید.
4)جوردی آلبا بعد از بازی با قاطعیت گفت تراشتگن بهترین دروازه بان دنیاست.گلر آلمانی مثل بازی ملی هفته گذشته اش با پرو و طی یک هفته دو گل بد از زاویه بسته خورد و کم کم انتقادها را متوجه خود می کرد که با دوsaveعالی تیمش را در بازی نگه داشت و به نوعی مقدمات بازگشت در آنوئتا را فراهم آورد.حالا و بعد از این برد بزرگ خیلی ها دلیل اصلی پیروزی مقابل سوسیه داد و رسیدن به این سه امتیاز سخت را نه خلاقیت کوتینیو و قدرت گلزنی سوارز بلکه استحکام تراشتگن می دانند و البته بازیکنی مثل آلبا از گفتن این واقعیت ابا ندارد که بارسای پرستاره هم گاهی روزها با درخشش دروازه بانش بازی ها را می برد.
5)لئو مسی روز عجیبی را در آنوئتا پشت سر گذاشت.لئو که فارغ از اردو و بازی های تیم ملی آرژانتین چند روزی را کنار خانواده گذرانده بود با ظاهری جدید مقابل سوسیه داد حاضر شد و البته آنچه در این مسابقه ارائه کرد تا حدی جدید و نگران کننده بود.لئو که در آفتاب بعدازظهر سن سباستین انگار یک نیمه چرت می زد اولین شوتش به چارچوب دروازه حریف را تازه دقیقه 60 زد که البته شبیه شوت های همیشگی اش نبود.این بار نه خبری از آن پاس های طلایی و قوس دار پشت دفاع برای آلبا بود نه کارهای ترکیبی ریز با بقیه بازیکنان.حتی ضربه ایستگاهی هم نصیبب لئو نشد و این رخوت تا میانه های نیمه دوم ادامه یافت.عجیب اینکه حتی بعد از رسیدن بارسا به ریتم مورد نظر باز هم مسی در کانون اتفاقات مهم بازی نبود و برای معدود دفعات نقشی کلیدی در پیروزی بزرگ تیمش ایفا نکرد.شاید در نگاه اول اینطور به نظر می رسید که قرار ندریافت در لیست سه نفره بهترین بازیکن سال،آن هم با وجود یک سال درخشان،لئو را در اولین بازی بعد از شنیدن این خبر بهم ریخته اما فرضیه دوم شاید به واقعیت بیشتر نزدیک باشد.اینکه لئو هر چند بازی یک بار به خودش استراحت فعال می دهد و با در نظر دریافت اینکه بارسا برنامه ای پرفشار پیش رو دارد این انفعال عجیب مسی چندان هم عجیب نبود.
6)دمبله همچنان یک پارادوکس بزرگ در ترکیب بارساست.مهاجم سریع فرانسوی به خاطر پول گزافی که بارسا برایش هزینه نموده باید در ترکیب اصلی بازی کند.اتفاقا سال جاری او تا اینجا به اندازه کل سال گذشته گل زده و سه گلش مقابل سویا(سوپرجام) و دوبازی لالیگا سرنوشت ساز بوده اند اما به نظر می رسد گاهی اوقات اختلالات بزرگی در مثلث تهاجمی بارسا ایجاد می نماید و با ایجاد سکته در روند حرکتی بارسا ریتم تیم در جایی که باید به نتیجه بیانجامد را کند نموده و بعضا یک تنه همه چیز را بهم می ریزد.با این حساب آمار دمبله فعلا فوق العاده است و از آنجایی که مالکوم تنها گزینه تعویضی اش مصدوم گردیده فعلا بازیکن اصلی تیم به حساب می آید.البته شاید والورده بخواهد بعد از یک فصل تلخ،اعتماد به نفس از دست رفته عثمان را به او برگرداند و برای این دستاورد بزرگ،اشتباهات او را نادیده می گیرد.
7)بارسا از اولین چالش باسکی سربلند بیرون آمد اما رئال در این چالش اسیر شد تا فعلا دو امتیاز عقب بیافتد.بارسا همین حالا 7 امتیاز از اتلتیکومادرید هم پیش افتاده و از حالا مدعی اول قهرمانی است اما چالش 7 بازی در 23 روز همچنان می تواند نگران کننده باشد بخصوص که دو بازی پرفشار اروپایی مقابل آیندهوون و تاتنهام و دو بازی سخت لالیگایی با بیلبائو و والنسیا درست در همین بازه زمانی قرار گرفته است.
منبع: ایران ورزشی