معجزه با دست های خالی

به گزارش وبلاگ لوئیس، وقتی صحبت از سرمایه گذاری برای فراوری و اشتغال به میان می آید، ممکن است در ذهن تان اعداد و ارقام نجومی نقش ببندد. اصلا شاید فکر کنید که با 50- 40 میلیون تومان نمی توان ایجاد اشتغال و در مدت معینی پیشرفت کرد و پیروز بود.

معجزه با دست های خالی

اما ما به شما می گوییم که این امکان وجود دارد. گروه سازنده مجموعه مستند قصه رسیدن که فصل اول آن سال گذشته روی آنتن شبکه مستند رفت، با ساخت این مجموعه ثابت کرد می توان با سرمایه اندک هم ایجاد اشتغال کرد و پیروز بود.

این گروه سراغ افرادی رفت که با سرمایه های نه چندان قابل توجهی کاری کردند کارستان. فصل اول این مجموعه هم زمان با شبکه مستند از شبکه امید هم پخش شد و مورد توجه نهاده شد. فصل دوم این مجموعه هم قرار است به زودی روی آنتن شبکه مستند برود.

به همین بهانه جام جم با امیرحسین خلیل زاده، تهیه نماینده و با محمدرضا محب آل عبا، کارگردان آن گفت و گو نموده که در ادامه می خوانید.

محمدرضا محب آل عبا، کارگردان این مجموعه از ویژگی های آن به جام جم می گوید

آدم هایی که در جا نزدند

با توجه به این که شما در هر دو فصل این مجموعه حضور داشتید، بیشتر کدام یک از شهرها را در ساخت این مستند در نظر داشتید و فکر می کردید برای ساخت مستند مناسب تر هستند؟

دسته بندی ما برای انتخاب سوژه ها در هر دو سری مجموعه بر این اساس بود که می بایست آنها افراد خلاقی باشند که با کمترین امکانات به بهترین بهره وری رسیده باشند. بنابراین شهر خاصی مدنظر ما نبود. سوژه ها مهم بودند. به عنوان مثال عده ای توانسته بودند بدون سرمایه و فقط با یک اره قدیمی پیروز شوند و کاری را راه بیندازند. آن هم با موانعی که بر سر راهشان داشتند.

مهم ترین نکته ای که از این مجموعه به عنوان کارگردان گرفتید چه بود؟

نکته مهم و زیبایی که ما از برخورد با این انسان ها گرفتیم این بود که همه این افراد پشت شرایط بیرونی خودشان نمانده بودند. یعنی در جامعه ای که قیمت دلار بالا و پایین می رود و با وجود تحریم ها و موانعی که بر سر راه اندازی یک کار فراوریی پیش بیاید، پشت این شرایط جا نماندند و مسیرشان را ادامه دادند و به توانایی خودشان ایمان داشتند و بدون توجه به شرایط بیرونی دنبال خواسته هایشان رفتند و خلق امکان کردند و کوشیدند و ادامه دادند. این نکته بسیار با ارزشی برای ما بود.

با این روندی که در پیش گرفتید فکر می کنید این مجموعه قابلیت ساخت در فصل های بعدی را داشته باشند؟ یعنی تا این حد سوژه های مشابه دارید که با امکانات محدود توانسته اند خلق امکان نمایند؟

به نظرم روایت تصویری از ابعاد توانمند جامعه و کشورمان قطعا احتیاج هست تا ببینیم در همین ایران خودمان که خیلی ها می گویند نمی گردد و نیست، ما دست روی نقاط قوت جامعه مان بگذاریم. چون باعث ایجاد امیدواری در جامعه می گردد. تعهد ما هم این بوده که با ساخت این مجموعه مخاطب بداند اگر بخواهد حتما می گردد؛ حتی با دست های خالی.

فکر می کنید کدامیک از قسمت ها بتواند تاثیرگذارتر باشد و برای مخاطب جذاب تر؟

خیلی حضور ذهن ندارم اما فکر می کنم هر کدام از قسمت های این مجموعه می تواند نقاط قوت بسیاری داشته باشد و روی عده ای از مخاطبان تاثیرگذارتر. به عنوان مثال یک خانم که معماری خوانده و در شرکت های مختلفی هم کار نموده تصمیم می گیرد نجاری یاد بگیرد و برای اتاق کودک وسایل چوبی کوچک مثل جایگاه، آیینه دیزاین شده و غیره طراحی کند. با این که مبلغی هم برای شروع کار نداشته و حتی دستمزدش را هم از شرکت هایی که کار می نموده دریافت ننموده و با یک میلیون تومان عیدی که از پسرش قرض گرفته، کارش را شروع نموده و حال کارگاهی مجهز برای نجاری دارد. نکته مهم تر این که در یک فضای مردانه نجاری عده ای خانم در این زمینه همکاری می نمایند. از این دست قصه ها در این مجموعه بسیار وجود دارد. پیشنهاد می کنم حتما بیننده قسمت های مختلف این مجموعه باشید.

امیرحسین خلیل زاده از تجربه ساخت قصه رسیدن می گوید

قصه از کجا شروع شد؟

حدود دو سال پیش که موضوع فراوری و حمایت از فراوری ملی شعار سال بود، مدیر گروه مستند شبکه مستند دنبال ایده هایی بود که بتواند در حوزه مستند نمونه های عینی برای خلق امکان های فراوریی و شغلی در کشور ایجاد کند. آقاغفوری، مدیر سابق شبکه مستند هم خیلی تاکید داشت که مجموعه ها هدفمند و قابل پذیرش توسط مخاطب باشد؛ بنابراین طبق جلساتی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که سراغ سوژه هایی برویم که با کمتر از 50 میلیون تومان بین بازه زمانی سال 1390 تا سال 1397 یک شغل فراوریی صنعتی را یا به صورت خانگی یا زیرزمینی راه انداخته باشند و به یک کارگاه نیمه صنعتی رو به رشد تبدیل شده باشند. برای خودمان هم جالب بود بدانیم این امکان وجود دارد که با چنین مبلغی یا به اصطلاح با دست خالی چنین شغلی ایجاد کرد که خوشبختانه سوژه های خاصی هم پیدا کردیم و سری اول این مجموعه ساخته شد.

تلنگری به مخاطب

ما در این مجموعه سراغ سوژه هایی رفتیم که چند ویژگی را داشته باشند؛ از جمله این که زیرزمینی نمانده باشند و در یک بازه زمانی توانسته باشند پیشرفت نمایند و پیروز شوند. نکته بعد این که ما بتوانیم در این روایت ها نمونه هایی پیدا کنیم که خلق امکان در مسائل و چالش ها را گذرانده باشد و همچنین روایت هایی را انتخاب کنیم که مخاطب را به فکر وا دارد. با توجه به تجربه ای که در ساخت مستند داشتم، می دانستم خیلی نمی توان به یک سری کانال های رسمی امیدوار بود؛ با این حال ما به تمام ارگان هایی که کارگاه های صنعتی کوچک و نیمه صنعتی و کارگاه های صنعتی چه در حوزه وزارت کار و چه کمیته امداد در زیر مجموعه خود دارند مراجعه کردیم تا بتوانیم سوژه های این مجموعه را پیدا و دسته بندی کنیم. یکی از اتفاقات جالب که با آن روبرو شدیم این بود که کمیته امداد وام های کوچکی را به عده ای داده بود و آنها توانسته بودند با همان سرمایه اندک فعالیت خود را شروع نموده و آن را گسترش بدهند. بنابراین ما برای تحقیق و پژوهش حدود دو ماه زمان را صرف کردیم و حدود 30 سوژه خوب را از بین 80 سوژه انتخاب کردیم و بعد از آن که وارد فاز فراوری شدیم، سری اول این مجموعه در 26 قسمت طراحی و ساخته شد. ضبط و تدوین سری دوم هم به تازگی به انتها رسیده و احتمالا یکی دو ماه دیگر روی آنتن برود.

غیرممکن، غیرممکنه!

قصه های خوب، تنوع سن افراد و جنسیت آنها و همچنین تنوع لوکیشن و محصول جزو نکات مهمی بود که در انتخاب سوژه ها مدنظر داشتیم. به این ترتیب 26 قسمت از سریال اول را ساختیم که از شبکه مستند پخش شد. همزمان با شعار سال 99 که جهش فراوری بود و با شروع کرونا مدیر شبکه از ما خواست تا ساخت آن را با تغییرات کوچکی در فصل دوم ادامه بدهیم. ما در سری اول روی رقم سرمایه گذاری که بیش از 50 میلیون نباشد فوکوس نموده بودیم اما در سری جدید به این نتیجه رسیدیم سراغ افرادی برویم که نسبت به گستردگی که در حال حاضر در آن موقعیت شغلی ایجاد شده با مبلغ تقریبا غیرممکنی دست به چنین کاری زده اند. به عنوان مثال اگر ارزش رسمی کارخانه ای دو میلیارد است ولی ابتدا با رقم های خیلی پایین تری این فعالیت را شروع نموده اند، می توانستند سوژه ما در این مجموعه باشند. یعنی اتفاقی که به ظاهر غیرممکن بوده چطور امکان پذیر شده است.

نقش تاثیرگذار خانواده

یکی دیگر از نکاتی که در سری دوم مدنظر داشتیم، سرزندگی سوژه ها بود. ما می خواستیم مجموعه ها از حالت روایی صنعتی و اقتصادی به روایت زندگی و معیشت افراد تبدیل گردد. خانواده ها بیشتر در این سری موضوع نهاده شده اند. یعنی ارتباط خانواده و حمایت شان از همدیگر و نقش مؤثرشان در این سری پررنگ تر شده و بیشتر مورد توجه نهاده شده است. اما قصه رسیدن از ابتدا یک مسئله ای داشت بر این اساس که ما چیزی به عنوان رسیدن نداریم. چون وقتی به یک چیزی می رسیم، تمام می گردد و ادامه پیدا نمی کند. اما این عنوان از این جهت برای مجموعه انتخاب شد که به یک چرخش حرفه ای برسد. یعنی یک دور صنعتی کامل رخ داده باشد و از حالت آزمون و خطا درآمده باشد. بنابراین ما در این مجموعه سعی کردیم که فراوریی ها و فعالیت های فراوریی که به اشتغال زایی انجامیده باشد را مطرح کنیم. به عنوان مثال از دو سه نفر به هفت هشت نفر رسیده باشد. یکی از نکات جالبی که در نیمی از مجموعه برای ما وجود داشت این بود که در چالش های کرونایی خلق شدند. به عنوان مثال قصه خانواده ای که دو کارگر در یک مجموعه فراوریی کابینت کار می کردند و تصمیم می گیرند برای خودشان کاری راه بیندازند. خانواده هایشان دست به دست هم می دهند و هر چه داشتند می فروشند و کاری راه می اندازند و بعد از شش ماه خودشان پنج شش کارگر داشتند.

رشد فراوری در آذربایجان و گیلان

در مجموعه قبلی نصف کار را در شهرستان ها انجام دادیم. اما در این مدت فکر می کنم آذری زبان ها و گیلانی ها به شدت در فراوری و خلق فضای فراوریی با دست های خالی بسیار منحصر به فرد عمل نموده بودند که برای ما خیلی جذاب بود. البته در شهرهایی که فضای صنعتی کمتری داشتند هم می شد خلاقیت در فراوری را دید. اما در آذربایجان و گیلان ما به واسطه ساخت این مجموعه رشد فراوریی بیشتری دیدیم. به هر حال ما به خاطر ساخت این مجموعه مستند با شگفتی هایی روبرو شدیم که اصلا تصورش را نمی کردیم که واقعا بتوان با چنین بودجه هایی کارهای بزرگی کرد. من فکر می کنم وقتی ما بتوانیم قصه های افرادی که عینی، واقعی و مستند توانسته اند در زندگی شغلی شان امکان خلق نمایند به تصویر بکشیم، بیننده با انبوهی از امکان ها روبه رو می گردد که دیگران تجربه نموده اند و این تجربه ها می تواند تا صد قسمت دیگر ادامه پیدا کند. ما مجموعه دیگری را در دست تحقیق و پژوهش داریم به نام قصه به هم رسیدن که درباره خلق امکان ازدواج در زمان کروناست که امیدواریم به زودی بتوانیم این مجموعه را هم به فراوری برسانیم.

زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه وبلاگ لوئیس

منبع: جام جم آنلاین

به "معجزه با دست های خالی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "معجزه با دست های خالی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید